loading...
 جورواجور3 - یک دنیا تفریح و سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
MjavadF بازدید : 192 2012/11/06 نظرات (0)

 

اخطار


این داستان خیلی خیلی حال به هم زنه ، نرید بخونید به من فش بدیدا !

دوتا مرده شور بودن هر جنازه‌ای میاوردن شکمشو وا‌ میکردن غذا هاشو میخوردن
یه روز شکم یکیو واز می‌کنن توش ماکارونی‌ بود، مرده شوره به رفیقش میگه من نمیخوام تو بخور
رفیقش میگه چرا توکه ماکارونی‌ خیلی‌ دوس داشتی!!؟
میگه نمیخوام دیگه، رفیقشم همشو میخوره.
بعد که تموم می‌شه میگه میدونی چرا نخوردم ؟ رفیقش میگه چرا؟ میگه چون توش مو بود
اونم حالش به هم میخوره همه‌رو بالا میاره
بعد اون یکی‌ شروع می‌کنه به خوردن، رفیقش میگه نخور کثافت مگه نمی‌‌گی توش مو بود چندش
رفیقش میگه : دروغ گفتم ! خواستم ماکارونی گرم بشه بعد بخورم !
 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
تبلیغات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 536
  • کل نظرات : 189
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 111
  • آی پی امروز : 44
  • آی پی دیروز : 35
  • بازدید امروز : 300
  • باردید دیروز : 46
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,267
  • بازدید ماه : 3,879
  • بازدید سال : 26,103
  • بازدید کلی : 507,719